انجمن علمی روانشناسی

انجمن علمی روانشناسی
 
با آموختن شما از بودن به شدن تبدیل می شوید

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:, توسط اعضای انجمن


اختلال افسردگی

 

 

 

شیوع افسردگی
اغلب پژوهش‌ها نشان می‌دهند که میزان افسردگی حاد در بین معتادان (الکل یامواد مخدّر)، چهار برابر بیشتر از دیگران است. همچنین میزان افسردگی دربین زنان معتاد، دو برابر مردان است. این نسبت در بین غیرمعتادان نیزبرقرار است. هنگامی که فردی که به الکل یا مواد مخدّر وابستگی دارد دچارافسردگی حاد می‌شود، علاوه بر درمان وابستگی شیمیایی بدنش باید تحت درمانسلامت ذهنی نیز قرار گیرد.

تشخیص افسردگی
تشخیص دقیق بسیار حساس است. اگر این نشانه‌ها و عوارض افسردگی را در خودیافتید، باید حتماً توسط یک روان درمانگر که در زمینه وابستگی به الکل ومواد مخدّر نیز تجربه داشته باشد تحت معاینه و سنجش قرار گیرید.

درمان‌های موجود
معمولاً افسردگی در معتادان (الکل یا دارو) از طریق روان درمانی و داروهایضد افسردگی، درمان می‌گردد. مطالعات نشان داده‌اند که درمان از طریقداروهای ضدافسردگی در کاهش افسردگی بین الکلی‌ها موثر است. البته بایدتوجه داشت که دارو درمانی، تنها بخشی از طرح و برنامه درمان است ونمی‌تواند جایگزین روان درمانی گردد. درک این نکته حائز اهمیت است که دارودرمانی باید توسط متخصصی که آشنایی کامل به سوء مصرف و وابستگی به مواددارد صورت گیرد زیرا برخی از داروهایی که برای درمان افسردگی تجویزمی‌گردند خودشان ممکن است اعتیادآور باشند..ارتباط متقابل افسردگی و اعتیاد

مطمئنا در اطراف خود یا در کوچه و خیابان افرادی را می بینید که گرفتاراعتیاد شده اند. اما این افراد با هم بسیار متفاوت هستند. عده ای از اینافراد بسیار گرفته و غمگین هستند و عده ای دیگر دچار روحیه ای شادتر نسبتبه گروه اول هستند. افراد گروه اول مدت زمان بیشتری گرفتار اعتیاد شده اندو دچار بیماری روحی و روانی هستند ولی گروه دوم تازه به دام اعتیاد افتادهاند و بیماری روحی و روانی ندارند یا تازه دچار آن شده اند. هنگامی کهفردی هم اعتیاد و هم علاوه بر آن، یک بیماری روانی مثل افسردگی داشتهباشد، پزشکان می گویند که«تشخیص دوگانه» دارد. حال برای شناخت این«تشخیصدوگانه» باید دید افسردگی چیست؟

تعریف افسردگی

افسردگی احساس وحشتناک و آزاردهنده ای است که پزشکان آن را چنین تعریف میکنند: «احساس دلتنگی و ناخوشی که حداقل برای دو هفته ادامه داشته باشداین البته با احساس فشار روانی یا غمگین بودن درباره یک چیز یا یک موضوعمتفاوت است. افسردگی معمولا به نظر می رسد که بدون دلیل موجهی بروز میکند. شخص احساس غمگینی می کند بدون آن که دقیقا علت آن را بداند. فعالیتهایی که درحالت عادی برای او خوشایند بودند دیگر او را خوشحال نمی کنند. حتی بیرون آمدن از رختخواب نیز می تواند مشکل گردد. نشانه های افسردگیشامل موارد زیر هستند:
-
احساس افسردگی در اغلب اوقات شبانه روز و تقریبا هر روز. این نشانه درکودکان و نوجوانان می تواند به صورت تندخویی و تحریک پذیری باشد.
-
از دست دادن علاقه نسبت به فعالیت هایی که قبلا خوشایند و دلپذیر بودند.
-
افزایش یا کاهش زیاد وزن.
-
مشکل در خوابیدن یا خوابیدن بیش از حد.
-
احساس خستگی، تقریبا هر روز.
-
احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه بدون دلیل موجه.
-
مشکل در تمرکز و فکر کردن.
-
صحبت کردن یا حرکت کردن کندتر از حد معمول.
-
به فکر خودکشی یا مرگ افتادن.

تشخیص دوگانه

هنگامی که فردی هم اعتیاد و هم علاوه بر آن، یک بیماری روانی مثل افسردگیداشته باشد، پزشکان می گویند که«تشخیص دوگانه» دارد. این عبارت به پزشکان،پرستاران و سایر کادر درمانی یادآوری می کند که این بیمار در مسیر بهبودخود با چالش ها و موانع اضافی روبروست. افسردگی و سایر بیماری های روانی،خطر ابتلاء به اعتیاد را افزایش می دهند. در بین تمام افرادی که یک نوعبیماری روانی برای آن ها تشخیص داده شده است، 29 درصد دارای سوء مصرف الکلیا دارو می باشند. بیش از 37 درصد کسانی که سوء مصرف الکل دارند و 53 درصدافرادی که سوء مصرف دارو دارند، حداقل دارای یک نوع بیماری روانی جدی میباشند. افسردگی در بین کسانی که دارای سوء مصرف الکل یا دارو هستند بیشتراز مردم عادی شایع است.

چرا افسردگی می تواند به اعتیاد بینجامد؟

برخی از مردم برای رفع عوارض و نشانه های افسردگی به استفاده از الکل ودارو های غیرمجاز روی می آورند. پزشکان به این پدیده«خود درمانگری» میگویند. اثرات الکل یا دارو می تواند موقتا احساس غمگینی، گناه یا بی ارزشبودن را کاهش دهد. اما هنگامی که اثر آن ها از بین رفت، احساسات بد دوبارهباز خواهند گشت. این چرخه می تواند به استفاده مداوم و نهایتا معتاد شدنبینجامد. پیامدهای افسردگی نیز می تواند شخص را به سوی اعتیاد سوق دهد. افراد افسرده معمولا از ارتباطات اجتماعی کناره می گیرند و حتی ممکن استدر حفظ شغل خود نیز مشکل پیدا کنند. آن ها در بیشتر اوقات گوشه گیر و تنهاهستند و بدون داشتن یک شبکه اجتماعی پشتیبان، برای آسایش و راحتی به الکلیا دارو متوسل می شوند. برای این گونه افراد، وقت گذرانی با کسانی که آنها نیز سوء مصرف الکل یا دارو دارند راحت تر و آسان تر است زیرا انتظاراتاجتماعی از آن ها کمتر است. حتی برای کسانی که از الکل یا دارو برای خوددرمانگری استفاده نمی کنند و ارتباطات اجتماعی شان را از دست نداده اند،افسردگی احتمال خطر ابتلاء به اعتیاد را افزایش می دهد. بسیاری از پزشکانفکر می کنند که همان چیزهایی که فرد را در مقابل افسردگی آسیب پذیر ساختهاست، آن ها را بیشتر در معرض سوء مصرف الکل یا دارو قرار می دهد. کسانی کهافسردگی ندارند می توانند داروی غیرمجاز مصرف کنند یا به طور مرتب مشروباتالکلی بنوشند بدون آن که با مشکلات بلند مدتی روبرو گردند اما انجام همینکارها برای کسانی که افسردگی دارند به احتمال زیاد به اعتیاد آن ها منجرمی شود.

چه موقع اعتیاد به افسردگی می انجامد؟

نشانه های اعتیاد و افسردگی ممکن است بسیار شبیه هم باشند. هنگامی کهافسردگی به طور مستقیم به سوء مصرف الکل یا دارو ارتباط داشته باشد و بهطور مستقل وجود نداشته باشد، «تشخیص دوگانه» در نظر گرفته نمی شود بلکه بهعنوان پیامد اعتیاد محسوب می گردد. برای مثال، چند مشکل روانی مستقیما بهکوکائین ارتباط دارند. سوء مصرف کوکائین می تواند به توهم، اضطراب، مشکلخواب، مشکل در روابط جنسی و یک نوع اختلال در خلق و خو که شامل افسردگیاست منجر گردد. اما پس از آن که فرد مصرف کوکائین را قطع کند، مشکلاتروانی عموما بهتر می شوند. آمفتامین ها و داروهای تنفسی، همگی دارای اثراتمشابهی با کوکائین هستند.

درمان

هنگامی که فرد هم اعتیاد و هم افسردگی داشته باشد، یکی از نخستین گام هایدرمان، دریافتن این نکته است که کدامیک از آن ها اول به وجود آمده اند. این اطلاع می تواند از پرونده بیمار و تاریخچه مشکلات او به دست آید. بیمار شاید بتواند احساس افسردگی که پیش از معتاد شدن داشته است را تشریحکند و یا ممکن است به توصیف خوددرمانگری با دارو یا الکل بپردازد. گاهیاوقات لازم است که ابتدا به فرد کمک شود تا مصرف الکل یا دارو را کناربگذارد و سپس برای افسردگی مورد ارزیابی قرار گیرد. اگر معلوم باشد کهافسردگی، پیامد اعتیاد بوده است، درمان اعتیاد معمولا تنها کاری است کهباید انجام شود. اگر افسردگی به عنوان یک مساله جداگانه هم مطرح باشدالبته باید به آن نیز پرداخت. در این حالت درمان از طریق مشاوره های تخصصیو داروهای ضدافسردگی صورت می گیرد. ترکیب اعتیاد و افسردگی، درمان و بهبودرا دشوارتر می سازد. هنگامی که فردی احساس نومیدی، غمگینی یا درماندگی میکند، مقابله با اعتیاد او کار بسیار دشواری است. اما با دانستن ارتباط بیناعتیاد و افسردگی، آگاهی از احتمال تشخیص دوگانه، و اتخاذ درمان هایی کههر دو جنبه را پوشش دهد می توان راه بهبودی را هموار نمود

 

 

 

چگونه آرامش پیداکنیم؟؟؟                                      

کمی دقت به محیط زندگی و نحوه ی رفتار خود و دیگران متوجه می شویم که بسیاری از افراد دائما مضطرب و ناآرام هستند و مدام در حال درگیری با خود هستند که آیا دیگران نسبت به آنها فکر مثبتی دارند یا نه!؟

آیا آن جوری که باید رفتار کنند رفتار کرده اند ؟و نظر دیگران نسبت به فعل حاضر من چیست ؟

آیا آنها متوجه شده اند که من کمی در روابط خود محتاطم چون می ترسم که اشتباهی از من سر بزند و مسخره ام کنند ؟

و آیا .....

تا به حال از خود پرسیده اید که چرا این همه آیا به ذهن ما خطور می کند؟؟؟ خواهشا در یک جای آرام بنشینید و خوب فکر کنید و جواب آن را به خود و ما بگویید.

اما آنچه به نظر من می رسد این است که هر انسانی نیاز به تایید دیگران دارد و از سوی دیگر کمال طلبی انسان (در هر کار وهر چیز در حد عالی آن بودن بدون هیچ اشتباه ونقصی) باعث شده انسان ها، بخصوص کسانی که به زندگی جمعی بیش از زندگی و خوشی های فردی بها می دهند با این افکار دست و پنجه نرم کنند و خود را آزار دهند.

نگران شدن درباره ی رفتار خود و تاثیر آن بر دیگران اهمیت دارد ولی با نگرانی و اضطراب مفرط نمی شود درست رفتار کرد بلکه برعکس باعث دستپاچگی می شود .

گاهی نیز انسان خود رفتار و عکس العمل دیگران را تفسیر کرده و به رفتار خود ربط میدهد که چرا اینگونه رفتار کرد آیا ازمن اشتباهی سر زده ؟

علت اصلی احساس ناراحتی و احساس بدبختی شما چیزی نیست جز نگرشهای شما !!!؟

و گاهی نیز ما گفته های دیگران و رفتارشان را بیش از حد بزرگ جلوه می دهیم،مطمئنا کسی نیست که علت اصلی رفتار و حرفای طرف مقابل خود را بداند مگر اینکه خود ذهن خوانی کند و افکاری را که به ذهن خودش می رسد به اعمال او نسبت دهد که این نیز کار بسیار اشتباهی است؟و از یک منطق سالم به دور است

برای آنکه خود را از گزند اختلالات مصون بدارید صرفا باید آموخته های نا معقول خود را بررسی کنید و سعی در کنار گذاشتن آنها داشته9 باشید.

به طور کلی ریشه اختلالات هیجانی شما اعتقادات نامعقول شماست!!!؟

وظیفه اصلی شما این است که ابتدا باورهای غیر واقع بینانه ی خود را مشخص کنید و سپس آن را با راهنمایی شخصی آگاه بر طرف سازید (بحث با دوستان خوب وصادق و یا یک روانشناس مجرب) و خودتان هم می توانید بنشینید و خوب فکر کنید کهخ چرا این گونه فکر کنید و تصمیم به کنار گذاشتن این احساسات و افکار داشته باشید.

نترسید به قول آقای آلبرت الیس (روانشناس) :انسانها در تفکر صحیح و هیجانزدگی مناسب مشکل دارند، ما انسان ها هر قدر هم که در امر تحصیلات بدرخشیم تقریبا همیشه مثل یک کودن رفتار می کنیم.

شما باید سعی کنید که رفتار آزاردهنده ای نداشته باشید و همچنین از دیگران خواسته های افراطی نداشته باشید.

به این جمله خوب فکر کنید

نه تنها از دیگران می خواهید رفتار خاصی داشته باشند بلکه آنها را مجبور می کنید چنین رفتاری داشته باشند .

بس این احساسات و افکار هستند که به فعل در می آیند.

همان طور که خود شما می دانید، هیچ چیز به اندازه آرامش در تمرکز فکر نقش مؤثر ندارد. هرچه آرامش جسمی و

ذهنی شما بیشتر باشد، به همان نسبت تمرکز فکرتان بیشتر خواهد بود.                                                                                                                                                                                                                    راه حل های احتمالی!!!!!!!!!!!

1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه كنید.

2- دست كم روزی 15 دقیقه را در سكوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز چیزهایی كه دارید فكر كنید. سكوت عصاره‌ ی آرامش است، با زور نمی‌ توان آن را ایجاد كرد، باید زمانی كه فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان دارد دست كم روزی یك ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.

3- افراد آرام به خود می ‌گویند كه برای تغییر گذشته كاری نمی ‌توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگی لذت می ‌برند.

4- وقتی احساس می ‌كنید كه سرتان پر از فكرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاك كنید.

5- اگر نتوانید كسی را ببخشید، افكار خشمگین‌ تان شما را برای همیشه با این افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن دیگران، باعث آرامش می ‌شود. 

6- آرامش را از كودكان بیاموزید، ببینید كه چگونه در همان لحظه‌ ای كه هستند، زندگی می‌ كنند و لذت می ‌برند.

7- از همان كه هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می‌ كنید.

8- هرچه اكسیژن بیشتری به شما برسد، آرام‌ تر خواهید شد، خوب است در محل كار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.

9- مهم نیست كه با شما مؤدبانه برخورد كنند یا نه، برخورد مؤدبانه‌ ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.

10- سرعت حركت شما با احساستان رابطه‌ ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حركات بدن خود را آرام ‌تر كنید، طولی نمی‌ كشد كه آرام خواهید شد. گاهی می ‌توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بكشید، عضلات خود را شل كنید و به هیچ چیز فكر نكنید. 

11- با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید كه با صدای بلند صحبت كند؟

12- با شوخ طبعی به آرامش خود كمك كنید.

نظرات شما عزیزان:

مهدی مدیر وبلاگ کشتی کج
ساعت15:03---29 آبان 1391
سلام دوست عزیز وبلاگت عالیه مطالبه خوبی داری خوش حال می شوم اگه به وبلاگ من هم سری بزنی واگه دوست داشتی نظر هم بذاری اگه از وبلاگم خوشد اومد میتونیم با هم تبادل لینگ کنیم منتظر حضور گرمت هستم [گل]

ادرس وبلاگ
xn--pgbejr1gm59dc82af.LoxBlog.Com



حسن
ساعت18:10---21 آبان 1391
سلام وب خيلي قشنكي داري خيلي دلم ميخواهد منو توش لينك كني اگر خواستي لينك كني با نام تجارت اقتصاد فناوري كشاورزي لينك كن سري به سايت من بزن نظرتو بده تا منم لينكت كنم با افتخار ممنون ميشم اكر اين كار بزرگ را كني زندگي زيباست

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
.: Weblog Themes By Pichak :.


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 165
بازدید کل : 38886
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1



تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک